English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (6569 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
chondroid U غضروف مانند
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
hyaline cartilage U غضروف شفاف غضروف هیالن
meniscus U غضروف
cartilage U غضروف
chondrology U غضروف شناسی
perichondrium U ضریع غضروف
chondrotomy U برش غضروف
cartilage U غضروف کرجن
fibro cartilage U غضروف لیفی
xiphisternum U غضروف خنجری
sesamoid U غضروف کنجدی
ensiform U غضروف خنجری
ossification of a cartilage U تبدیل غضروف باستخوان
sigmoid cartilage U غضروف سینی یا ملتوی
ectochondral U واقع در سطح غضروف
perichondrium U شامه غضروف پوش
tragus U غضروف جلو گوش
subcartilaginous U واقع در زیر غضروف
fibro chondritis U ورم غضروف لیفی
fibro chondritis U اماس غضروف لیفی
gristle U غضروف نرمه استخوان
chondrify U تبدیل به غضروف یانرمه استخوان کرد
bushbabies U گونههای نخستیان میمون مانند جنگلهای حارهی افریقا از تیرهی Galagidae که شبگرد هستند و چشمان درشت و دم پرپشت و جارو مانند دارند
bushbaby U گونههای نخستیان میمون مانند جنگلهای حارهی افریقا از تیرهی Galagidae که شبگرد هستند و چشمان درشت و دم پرپشت و جارو مانند دارند
fossiliferous U فسیل مانند سنگواره مانند
lamellate U لایه مانند ورقه مانند
adjustable wheel U چرخ تنظیم پذیر [مانند بلندی] [چرخ تطبیق پذیر] [مانند نوع جاده]
unprecedentedly U بی مانند
inimitable U بی مانند
analogous U مانند
castellated U دژ مانند
near U مانند
nearer U مانند
unprecedented U بی مانند
nears U مانند
near- U مانند
as U مانند
nearing U مانند
plumose U پر مانند
icily U یخ مانند
gypsiferous U گچ مانند
neared U مانند
incomparable U بی مانند
tendinous U بی مانند
floriform U گل مانند
unapproachable U بی مانند
penniform U پر مانند
plumelike U پر مانند
womanlike U زن مانند
blotchy U لک مانند
without an e. U بی مانند
fluty U نی مانند
fulidal U اب مانند
threadlike U نخ مانند
thready U نخ مانند
filiform U نخ مانند
goatish U بز مانند
feathery U پر مانند
capitate U مانند سر
capillaceous U مانند نخ
etc U و مانند آن
unequalled U بی مانند
argillaceous U رس مانند
string U نخ مانند
arundinaceous U نی مانند
analogues U مانند
analogue U مانند
toughest U پی مانند
tougher U پی مانند
tough U پی مانند
inapproachable U بی مانند
similiar U مانند
reedy U نی مانند
argillaceous U گل مانند
lambdoid U مانند
unparalleled U بی مانند
mammilliform U مانند
analog U مانند
and so on U و مانند ان
anthoid U گل مانند
impish U جن مانند
unequaled U بی مانند
liplike U لب مانند
after the example of U مانند
similar U مانند
aquiform U اب مانند
unique U بی مانند
uniquely U بی مانند
foggiest U مانند مه
foggier U مانند مه
vide U مانند
encephaloid U مخ مانند
mammilary U مانند
pipelike U نی مانند
foggy U مانند مه
frothy U کف مانند
reedier U نی مانند
etcetera U و مانند ان
reediest U نی مانند
simulant U مانند
nearest U مانند
myrtle formed U اس مانند
deiform U خدا مانند
disclike U صفحه مانند
dendriform U مانند درخت
deltoideus U مانند دال
discoid U صفحه مانند
ctenoid U شانه مانند
discoid U قرص مانند
corneous U شاخ مانند
coroniform U تاج مانند
dermatoid U پوست مانند
dermoidal U پوست مانند
cucullated U مانند خودیاباشلق
pouchy U کیسه مانند
crinoid U زنبق مانند
cowish U گاو مانند
digitiform U انگشت مانند
corvine U کلاغ مانند
deltoid U مانند دال
porky U مانند خوک
culicoid U پشه مانند
cuticular U پوست مانند
cystoid U مانند مثانه
corpuscular U گویچه مانند
sacciform U کیسه مانند
parchmenty U پوست مانند
dermoid U پوست مانند
cryptand U حجره مانند
anguine U مار مانند
auriform U گوش مانند
baccate U توت مانند
sagittary U مانند تیر
saddlebacked U زین مانند
saclike U کیسه مانند
benzenoid U بنزن مانند
saccate U کیسه مانند
billowy U موج مانند
boll U برامدگی مانند
bosomy U پستان مانند
rodlike U میله مانند
boxy U جعبه مانند
brach U تازی مانند
rocklike U خاره مانند
asteroidal U مانند ستاره
sanguineous U خون مانند
annular U حلقه مانند
anthracoid U مانند گنده
sciuroid U سنجاب مانند
apelike U میمون مانند
aphthoid U برفک مانند
sciurine U سنجاب مانند
arborescent U شاخه مانند
arciform U قوس مانند
argillaceous U مانند خاک رس
as ever U مانند همیشه
scalelike U ترازو مانند
as usual U مانند همیشه
scalelike U فلس مانند
scabious U دله مانند
bursiform U کیسه مانند
bursiform U کیف مانند
butyric U کره مانند
rattish U موش مانند
ramiform U شاخه مانند
racemiform U خوشه مانند
cloistral U دیر مانند
collective goods U مانند جاده
columniform U ستون مانند
pyramidic U اهرام مانند
puriform U چرک مانند
puppyish U توله سگ مانند
pterygoid U بال مانند
coralline U مرجان مانند
coralloid U مانند مرجان
coriaceous U چرم مانند
leatheroid U چرم مانند
ravined U کلاغ مانند
cinderous U خاکستر مانند
cadaveric U لاشه مانند
campanulate U زنگ مانند
canaliculate U ابراه مانند
cancellate U شبکه مانند
carneous U گوشت مانند
carunculate U مانند لحیمه
ceraceous U مانند موم
ceratoid U شاخ مانند
rhizoid U ریشه مانند
charry U زغال مانند
rheumatoid U مانند روماتیسم
reniform U کلیه مانند
reeding U طرح نی مانند
cicatricial U مانند اثرزخم
prurigmous U مانند خنش
painting and the like U نقاشی و مانند ان
ochry U مانند گل پرش
ochraceous U مانند گل اخری
nymphlike U حور مانند
nymphish U حور مانند
herbescent U گیاه مانند
herblike U گیاه مانند
Recent search history Forum search
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
3as red as a rose
1معنی کلمه outliner در مکانیک خودرو (اتوبوس)
1wildlike
0coopling
0نحوه کار با نرم افزار waze
0 دستگاه یو پی اس چیست و چه وظیفه ای در سازمان دارد؟
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com